خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نماینده انحصاری
[اسم]
sole agent
/sˈoʊl ˈeɪdʒənt/
قابل شمارش
1
نماینده انحصاری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نماینده انحصاری
مترادف و متضاد
sole representative
تصاویر
کلمات نزدیک
state monopoly
diversionary
wild pear
sacred fig
literary society
thermal energy
renewable energy
wave power
geothermal energy
chemical energy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان