Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . عقاید خود را بیان کردن (با عصبانیت و بیادبی)
2 . با عصبانیت صحبت کردن
[فعل]
to sound off
/ˈsaʊnd ˈɔf/
فعل ناگذر
[گذشته: sounded off]
[گذشته: sounded off]
[گذشته کامل: sounded off]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
عقاید خود را بیان کردن (با عصبانیت و بیادبی)
disapproving
informal
1.Some people sound off about something without really deciding what they think about it.
1. برخی مردم عقاید خود را درباره چیزی بیان میکنند، بدون اینکه واقعاً تصمیم بگیرند درباره آن چه فکر میکنند.
2
با عصبانیت صحبت کردن
بلندبلند صحبت کردن
1.Pietro started sounding off to the reporters.
1. "پیترو" شروع به بلندبلند صحبت کردن با خبرنگارها کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
sound like
sound judgment
sound judgement
sound hole
sound film
sound out
sound perception
sound pollution
sound pressure
sound pressure level
کلمات نزدیک
sound judgment
sound effects
sound effect
sound card
sound barrier
sound out
sound recordist
sound stage
sound system
soundbite
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان