خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کسری از ثانیه
[اسم]
split second
/splɪtˈsɛkənd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کسری از ثانیه
صدم ثانیه
1.for a split second, I hesitated.
1. برای کسری از ثانیه درنگ کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
split screen
split peas
split infinitive
split hairs
split ends
split up
split-level
split-second
splitting
splitting headache
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان