خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انبارداری (شغل)
[اسم]
storekeeping
/stˈoːɹkiːpɪŋ/
غیرقابل شمارش
1
انبارداری (شغل)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انبارداری
تصاویر
کلمات نزدیک
pomegranate orchard
give up hope
lose hope
umayyad
public security
inventory checking
stockpiling
tensional
commit suicide
chooser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان