خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جمعبندی کردن
[فعل]
to sum up
/sʌm ʌp/
فعل گذرا
[گذشته: summed up]
[گذشته: summed up]
[گذشته کامل: summed up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
جمعبندی کردن
خلاصه کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جمعبندی کردن
خلاصه کردن
مترادف و متضاد
summarize
1.The purpose of the conclusion is to sum up the main points of your essay.
1. هدف بخش نتیجهگیری جمعبندی کردن نکات اصلی مقاله است.
2.The report attempts to sum up recent economic trends.
2. هدف (این) گزارش خلاصه کردن روندهای اقتصادی اخیر است.
تصاویر
کلمات نزدیک
sum total
sum
sultry
sultana
sultan
sumac
sumerian
summa cum laude
summarily
summarise
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان