1 . روشن کردن
[فعل]

to switch on

/swɪʧ ɑn/
فعل گذرا
[گذشته: switched on] [گذشته: switched on] [گذشته کامل: switched on]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 روشن کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: روشن کردن
مترادف و متضاد turn on switch off turn off
  • 1.Could you switch the light on?
    1. می‌توانی چراغ را روشن کنی؟
  • 2.How do you switch this thing on?
    2. این چیز را چطور روشن می‌کنند؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان