خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدون فکر، اطمینان حاصل کردن
[عبارت]
take it for granted
/teɪk ɪt fɔr ˈgræntəd/
1
بدون فکر، اطمینان حاصل کردن
1.He just took it for granted that he would pass the exam.
1. او بدون فکر کردن، مطمئن بود که امتحان را پاس میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
take it easy
take issue
take into account
take into
take in
take it from me
take it on the chin
take leave of one's senses
take lessons
take measures
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان