خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غذای بیرونبر
2 . رستوران بیرونبر
3 . بیرونبر
[اسم]
takeout
/teɪk aʊt/
قابل شمارش
1
غذای بیرونبر
1.Let's have a takeout tonight.
1. بیا امشب غذای بیرونبر بخوریم.
2
رستوران بیرونبر
1.She works in a Chinese takeout.
1. او در یک رستوران بیرونبر چینی کار میکند.
[صفت]
takeout
/teɪk aʊt/
غیرقابل مقایسه
3
بیرونبر
1.a takeout dinner
1. یک شام بیرونبر
2.a takeout restaurant
2. یک رستوران بیرونبر
تصاویر
کلمات نزدیک
taken with
taken together
takedown
takeaway
take-out
takeover
takeover bid
taker
taking aim
takings
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان