خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درباره کار حرف زدن (معمولاً با فردی که علاقهای ندارد یا درگیر آن کار نیست)
[عبارت]
talk shop
/tˈɔːk ʃˈɑːp/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
درباره کار حرف زدن (معمولاً با فردی که علاقهای ندارد یا درگیر آن کار نیست)
1.I hate these dinners where everyone talks shop the whole time.
1. از این غذاخوریهایی که همه تمام وقت راجع به کارشان حرف میزنند، بدم میآید.
2.Whenever we meet up with Clive and Sue they always end up talking shop.
2. هربار با "کلایو" و "سو" ملاقات میکنیم، همیشه آخر سر درباره کارشان حرف میزنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
get a word in edgeways
talk at cross-purposes
take it or leave it
slowly but surely
rest and recreation
talking point
start the ball rolling
get to the point
talk sense
talking of
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان