خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کل
2 . محض
3 . داغون کردن
[صفت]
total
/ˈtoʊt̬.əl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کل
مجموع
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جمع
حاصلجمع
مجموع
کل
کلی
مترادف و متضاد
absolute
complete
utter
partial
1.Total losses were $800.
1. مجموع زیانها 800 دلار بود.
the total cost
هزینه کل
2
محض
کامل
مترادف و متضاد
absolute
complete
utter
1.That's total rubbish.
1. آن مزخرف محض است.
total amount
مقدار کامل [کل مقدار]
total silence
سکوت محض
[فعل]
to total
/ˈtoʊt̬.əl/
فعل گذرا
[گذشته: totaled]
[گذشته: totaled]
[گذشته کامل: totaled]
صرف فعل
3
داغون کردن
کاملاً نابود کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
داغان کردن
informal
مترادف و متضاد
crash
wreck
1.His car was totaled in the accident.
1. اتومبیل او در آن تصادف داغون شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
tot up
tot
toss-up
toss up
toss one's cookies
total darkness
totalitarian
totalitarianism
totality
totally
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان