Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . زخم
[اسم]
ulcer
/ˈʌlsər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زخم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زخم
قرحه
1.a mouth ulcer
1. زخم دهانی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
ulatrophia
ulanova
ulama
ulalgia
ukulele
ulcer diet
ulcerate
ulcerated
ulceration
ulcerative
کلمات نزدیک
ukrainian
ukraine
uk
uhf
uh-oh
ulcerate
ulcerous
ulna
ulterior motive
ultimate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان