خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . همرأی
[صفت]
unanimous
/juˈnænəməs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unanimous]
[حالت عالی: most unanimous]
1
همرأی
متفقالقول، یکپارچه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
متفقالقول
مترادف و متضاد
consistent
uniform
united
at odds
divided
1.The Senate, by a unanimous vote, decided to decrease taxes.
1. مجلس با رأی یکپارچه تصمیم به کاهش مالیاتها گرفت.
2.There has never been an election in our union that was won by a unanimous vote.
2. هیچوقت در انجمن ما انتخاباتی برگزار نشده که همه اعضا همرأی باشند.
تصاویر
کلمات نزدیک
unanimity
unambitious
unambiguous
unalterable
unalike
unanimous vote
unanimously
unannounced
unanswered
unappealing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان