خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غیر قابل فهم
[صفت]
unintelligible
/ˌʌnɪnˈtelɪdʒəbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unintelligible]
[حالت عالی: most unintelligible]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غیر قابل فهم
نامفهوم، غیر قابل درک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غیرقابلدرک
غیرقابلفهم
مترادف و متضاد
incomprehensible
intelligible
1.She turned away and muttered something unintelligible.
1. او رویش را برگرداند و زیر لب چیزی نامفهوم گفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
unintelligent
uninstall
uninspired
uninitiated
uninhibited
unintended
unintentional
unintentionally
uninterested
uninteresting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان