خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارگر ساده
[اسم]
unskilled worker
/ʌnskˈɪld wˈɜːkɚ/
قابل شمارش
1
کارگر ساده
کارگر بدون تخصص
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کارگر ساده
تصاویر
کلمات نزدیک
unskilled staff
unskilled
unsightly
unshaven
unshakable belief
unsmiling
unsociable
unsold
unsolicited
unsolvable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان