خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ظرف شستن
[عبارت]
wash the dishes
/wɑʃ ðə ˈdɪʃəz/
1
ظرف شستن
1.He always washes the dishes on Sundays.
1. او همیشه یکشنبهها ظرفها رو میشوید.
تصاویر
کلمات نزدیک
means of production
go dancing
go to the movies
cloudlike
arched eyebrow
clean the house
workroom
volleyball game
camera obscura
paternalism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان