خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وبکم
[اسم]
webcam
/ˈweb.kæm/
قابل شمارش
1
وبکم
[دوربین رایانه]
1.Hackers can see you through the lap top's webcam.
1. هکرها میتوانند شما را از طریق وبکم رایانه شخصی ببینند.
تصاویر
کلمات نزدیک
webbed feet
webb
web-site designer
web page
web browser
webcast
weber
webhead
webmaster
website
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان