خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آرد گندم
[اسم]
wheat flour
/wˈiːt flˈaɪʊɹ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آرد گندم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آرد گندم
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
wheat berry
wheat
whatever
wharfage
wharf rat
wheel
wheel fiddle
wheel spoke
wheelbarrow
wheelchair
کلمات نزدیک
rice flour
hairstyling
cosmetology
come to rest
resting place
unattainable wish
wishful
rebar
freethinking
freethought
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان