1 . قاطعانه شکست دادن 2 . کتک زدن
[عبارت]

whip one's ass

/wˈɪp wˈʌnz ˈæs/

1 قاطعانه شکست دادن

culturally sensitive informal
  • 1.We weren't prepared for that game, and the other team whipped our asses.
    1. ما برای آن بازی آماده نبودیم و تیم دیگر قاطعانه ما را شکست داد.

2 کتک زدن زدن

culturally sensitive informal
مترادف و متضاد beat up kick ass
  • 1.I'll whip your ass if I ever see you talking to my girlfriend again.
    1. می‌زنمت اگر دوباره ببینم که داری با دوست دخترم حرف می‌زنی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان