خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کاخ سفید
[اسم]
White House
/ˈwaɪt haʊs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کاخ سفید
کاخ ریاست جمهوری آمریکا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کاخ سفید
1.We visited the White House.
1. ما از کاخ سفید دیدن کردیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
white goods
white gold
white flour
white flag
white elephant
white lead
white lie
white meat
white noise
white pages
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان