Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . کسی را به رستوران بردن و سرگرم کردن
[عبارت]
wine and dine
/wˈaɪn ænd dˈaɪn/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کسی را به رستوران بردن و سرگرم کردن
1.The firm spent thousands wining and dining potential clients.
1. شرکت هزاران دلار برای به رستوران بردن و سرگرم کردن مشتری‌های بالقوه خرج کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
wine
windy city
windy
windward side
windward passage
wine bar
wine barrel
wine bottle
wine bucket
wine cask
کلمات نزدیک
prim and proper
rack and ruin
rant and rave
part and parcel
make heavy weather
high and dry
leaps and bounds
rest and recreation
slowly but surely
take it or leave it
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
