خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انکار کردن
[فعل]
to abjure
/æbˈdʒʊr/
فعل گذرا
[گذشته: abjured]
[گذشته: abjured]
[گذشته کامل: abjured]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
انکار کردن
با سوگند ترک کردن (دین و ... بصورت رسمی)
مترادف و متضاد
give up
reject
renounce
allow
1.abjure the use of violence
1. انکار کردن استفاده از خشونت
2.to abjure allegiance
2. ترک تابعیت کردن (رد کردن یک تابعیت)
تصاویر
کلمات نزدیک
abjuration
abjectly
abjection
abject
abiogenesis
abjured
abkhaz
abkhazia
ablation
ablative
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان