1 . هوانوردی
[اسم]

aviation

/ˌeɪviˈeɪʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هوانوردی هواپیما

معادل ها در دیکشنری فارسی: هوانوردی
  • 1.aviation fuel
    1. سوخت هواپیما
  • 2.The aviation industry
    2. صنعت هوانوردی
  • 3.the US Federal Aviation Administration
    3. اداره هوانوردی فدرال ایالات متحده
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان