[اسم]

civil servant

/ˈsɪvəl ˈsɜrvənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کارمند دولت

معادل ها در دیکشنری فارسی: کارمند دولت
  • 1.My father is a civil servant.
    1. پدرم یک کارمند دولت است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان