1 . تمدن
[اسم]

civilization

/ˌsɪvəlɪˈzeɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تمدن

معادل ها در دیکشنری فارسی: تمدن مدنیت
  • 1.Cuzco was the center of one of the world's most famous civilizations, that of the Incas.
    1. "کوسکو" مرکز یکی از معروف‌ترین تمدن‌های جهان یعنی "اینکاها" بود.
  • 2.Some people think that nuclear war would mean the end of civilization.
    2. برخی مردم فکر می‌کنند که جنگ هسته‌ای پایان تمدن خواهد بود.
  • 3.Western civilization
    3. تمدن غربی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان