1 . نزدیک‌های چیزی (وقت، سال، عدد) بودن
[عبارت]

getting on for

/ˈgɛtɪŋ ɑn fɔr/

1 نزدیک‌های چیزی (وقت، سال، عدد) بودن نزدیک به چیزی شدن

  • 1.He's getting on for eighty.
    1. او دارد به هشتادسالگی نزدیک می‌شود.
  • 2.It must be getting on for midnight.
    2. باید نزدیک‌های نیمه شب باشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان