خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تمثال
2 . پیکر
3 . آیکون (رایانه)
[اسم]
icon
/ˈaɪkɑːn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تمثال
فرد مشهور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تمثال
Madonna and other pop icons of the 1980s
«مدونا» و سایر افراد مشهور موسیقی پاپ دهه 1980
2
پیکر
تمثیل، شمایل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شمایل
3
آیکون (رایانه)
نقشک، تصویرنگار
1.Click on the print icon.
1. روی آیکون "چاپ" کلیک کنید.
2.Tap the app icon on your phone to open it.
2. آیکون اپ در موبایل خود را لمس کنید تا باز شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
icing
icily
icicle
ichthyology
iceland
iconic
iconoclasm
iconoclast
iconoclastic
iconolatry
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان