خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نمادین
[صفت]
iconic
/aɪˈkɑːnɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more iconic]
[حالت عالی: most iconic]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نمادین
تمثیلی
1.He became an iconic figure for directors around the world.
1. او تبدیل به شخصیتی نمادین برای کارگردانهای سراسر دنیا شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
icon
icing
icily
icicle
ichthyology
iconoclasm
iconoclast
iconoclastic
iconolatry
ict
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان