1 . متعدد 2 . منیفولد (خودرو)
[صفت]

manifold

/ˈmænɪfoʊld/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more manifold] [حالت عالی: most manifold]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 متعدد گوناگون، متفاوت

مترادف و متضاد complex many
  • 1.Manifold examples of her work have been preserved in the city archives.
    1. نمونه های متعددی از آثار او در آرشیو شهر نگه داری شده است.
  • 2.The possibilities were manifold.
    2. احتمالات متعدد بود.
[اسم]

manifold

/ˈmænɪfoʊld/
قابل شمارش

2 منیفولد (خودرو) لوله چندشاخه

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان