1 . امکان نداشتن
[عبارت]

out of the question

/aʊt ʌv ðə ˈkwɛsʧən/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 امکان نداشتن غیر ممکن بودن

  • 1.The bill is on me. I won't let you pay. It's out of the question.
    1. صورت حساب پای من است. نمی گذارم تو پول بدهی. امکان ندارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان