1 . جاده
[اسم]

road

/roʊd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جاده راه

معادل ها در دیکشنری فارسی: جاده خیابان راه
مترادف و متضاد path route way
  • 1.Most road accidents are caused by people driving too fast.
    1. بیشتر تصادفات جاده ای به دلیل سرعت بالا (راننده ها) اتفاق میفتند.
  • 2.The road takes you through some beautiful countryside.
    2. (این) جاده شما را به مناطق روستایی زیبایی میبرد.
a main/major/minor road
جاده اصلی/اصلی/فرعی
a country/mountain road
جاده روستایی/کوهستانی
along/up/down the road
در امتداد/بالاتر/پایین‌تر از جاده
by road
زمینی [از جاده]
  • It takes about five hours by road.
    حدودا پنج ساعت زمینی [از جاده] طول می‌کشد.
road accidents/safety
تصادفات/امنیت جاده‌ای
کاربرد اسم road به معنای جاده یا راه
معادل فارسی اسم road "جاده" یا "راه" است. road یا جاده به سطحی محکم (معمولا بر روی زمین) گفته می شود که از جایی به جای دیگر ختم می شود و بمنظور حرکت وسایل نقلیه از روی آن، طراحی و ساخته شده است. مثال:
".The road takes you through some beautiful countryside" ((این) جاده شما را به مناطق روستایی زیبایی میبرد.)
".Most road accidents are caused by people driving too fast" (بیشتر تصادفات جاده ای به دلیل سرعت بالا (راننده ها) اتفاق میفتند.)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان