خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گمرک
[اسم]
la aduana
/aðwˈana/
غیرقابل شمارش
مونث
1
گمرک
1.Revisaron mi equipaje en la aduana.
1. چمدانم را در گمرک بازرسی کردند.
کلمات نزدیک
torre de control
aerolínea
mostrador de facturación
equipaje de mano
primera clase
llegada
salida
pista de aterrizaje
puerto
contenedor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان