خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سوراخ
[اسم]
el agujero
/ˌaɣuxˈɛɾɔ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: agujeros]
1
سوراخ
1.Estoy enojada porque mi suéter favorito tiene un agujero.
1. من عصبانی هستم، زیرا پلیور موردعلاقهام سوراخ شدهاست.
کلمات نزدیک
triangular
rectangular
miligramo
kilómetro
fondo
ahorro
cambio climático
capa de ozono
cartón
ecología
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان