خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جلبک دریایی
[اسم]
el alga
/ˈalɣa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: algas]
1
جلبک دریایی
خزه
1.El buzo quedó atascado entre las algas.
1. غواص در میان جلبکها گیر کرد.
کلمات نزدیک
trébol
gladiolo
iris
margarita
acacia
gas
fluido
sólido
átomo
metal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان