خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برآوردگر
[اسم]
el aparejador
/ˌapaɾˌɛxaðˈɔɾ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: aparejadores]
[مونث: aparejadora]
1
برآوردگر
برآوردیاب، تخمینزننده، برآوردکننده
1.La aparejadora nos dio un precio muy alto para la construcción.
1. برآوردگر هزینه بسیار بالایی برای ساختوساز به ما داد.
کلمات نزدیک
tabique
tarima
tubo
cisterna
cañería
constructor
tener enchufe
cruzársele los cables
reformado
reforma
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان