1 . پیرنگ 2 . استدلال
[اسم]

el argumento

/ˌaɾɣumˈɛnto/
قابل شمارش مذکر
[جمع: argumentos]

1 پیرنگ خط داستانی

  • 1.Si incluyes más personajes, el argumento se volverá más complicado.
    1. اگر شخصیت‌های بیشتری اضافه کنی، خط داستانی پیچیده‌تر خواهد شد.

2 استدلال

  • 1.¿Tienes evidencias suficientes para sustentar tu argumento?
    1. آیا به‌اندازه کافی مدرک برای دفاع‌کردن از استدلالت داری؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان