خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیرنگ
2 . استدلال
[اسم]
el argumento
/ˌaɾɣumˈɛnto/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: argumentos]
1
پیرنگ
خط داستانی
1.Si incluyes más personajes, el argumento se volverá más complicado.
1. اگر شخصیتهای بیشتری اضافه کنی، خط داستانی پیچیدهتر خواهد شد.
2
استدلال
1.¿Tienes evidencias suficientes para sustentar tu argumento?
1. آیا بهاندازه کافی مدرک برای دفاعکردن از استدلالت داری؟
کلمات نزدیک
leyenda
diversidad
lector
doloroso
peripecia
mitológico
profundizar
rodaje
casting
posproducción
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان