[فعل]

profundizar

/pɾˌofundiθˈaɾ/
فعل بی قاعده فعل ناگذر
[گذشته: profundicé] [حال: profundizo] [گذشته: profundicé] [گذشته کامل: profundizado]

1 کندوکاو کردن تعمق کردن، پژوهش کردن

  • 1.En este capítulo, el autor profundiza en los orígenes del fascismo.
    1. در این فصل، نویسنده درمورد ریشه‌های فاشیسم کندوکاو می‌کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان