Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . لوکیشن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el localización
/lˌokalˌiθaθjˈɔn/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: localizaciones]
1
لوکیشن
محل فیلمبرداری
1.La realizadora está buscando nuevas localizaciones para su próxima película.
1. سازنده فیلم بهدنبال لوکیشن برای فیلم جدیدش است.
کلمات نزدیک
montaje
posproducción
casting
rodaje
profundizar
promoción
productor
maquillador
secuencia
festival
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان