Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . سکانس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la secuencia
/sekwˈɛnθja/
قابل شمارش
مونث
[جمع: secuencias]
1
سکانس
صحنه
1.Ahora viene la secuencia de la persecución de coches.
1. الان صحنه تعقیبوگریز با اتومبیل است.
کلمات نزدیک
maquillador
productor
promoción
localización
montaje
festival
doblado
personaje principal
película de risa
cortometraje
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان