خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرخرگ
[اسم]
la arteria
/aɾtˈɛɾja/
قابل شمارش
مونث
[جمع: arterias]
1
سرخرگ
1.El cardiólogo me dijo que tenía una arteria obstruida.
1. متخصص قلب به من گفت که سرخرگم بسته شده بود.
کلمات نزدیک
vena
riñón
hígado
pulmón
corazón
estómago
intestino
vejiga
cerebro
ano
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان