خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تصادف
[اسم]
el atropello
/ˌatɾopˈeʎo/
قابل شمارش
مذکر
1
تصادف
زیرگرفتن (اتومبیل)
1.Este cruce está mal señalizado y por eso hay tantos atropellos.
1. این گذرگاه عابر پیاده بهخوبی علامتگذاری نشده و برای همین تصادفهای زیادی اتفاق میافتد.
کلمات نزدیک
área de servicio
área de descanso
aproximar
aparcar
acelerar
averiado
avería
carril
ceder el paso
circular
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان