خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیسبال
[اسم]
el béisbol
/bˈɛisβɔl/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
بیسبال
1.Mis amigos de Texas me enseñaron a jugar al béisbol.
1. دوستان من که اهل تگزاس هستند، بازی بیسبال را به من یاد دادند.
کلمات نزدیک
críquet
voleibol
baloncesto
fútbol
patinaje de velocidad
rugby
balonmano
polo
lacrosse
hockey sobre césped
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان