خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اسپا
[اسم]
el balneario
/bˌalneˈaɾjo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: balnearios]
1
اسپا
1.Este sábado me lo voy a pasar relajándome en el balneario.
1. میخواهم این شنبه به اسپا بروم تا در آنجا استراحت کنم.
کلمات نزدیک
tensión
hidratación
producto de belleza
crema hidratante
luminosidad
yema
cabelludo
tibio
lavanda
pensamiento
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان