خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باربیکیو
[اسم]
la barbacoa
/bˌaɾβakˈoa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: barbacoas]
1
باربیکیو
گوشت کبابی
1.Este restaurante sirve la mejor barbacoa en toda la ciudad.
1. این رستوران بهترین باربیکیوهای شهر را سرو میکند.
کلمات نزدیک
mostaza
espagueti
pizza
bufé
propina
filete
pollo asado
albóndiga
lasaña
brocheta
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان