خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غسل تعمید دادن
[فعل]
bautizar
/bˌaʊtiθˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: bauticé]
[حال: bautizo]
[گذشته: bauticé]
[گذشته کامل: bautizado]
صرف فعل
1
غسل تعمید دادن
نامگذاری کردن (بوسیله غسل تعمید)
1.Mi hermano y su esposa bautizaron a su nuevo bebé en la misma iglesia donde se casaron.
1. برادر من و همسرش در همان کلیسایی نوزاد جدیدشان را غسل تعمید دادند که در آن ازدواج کرده بودند.
کلمات نزدیک
asegurar
aprovechar
aprobar
a orillas de
anécdota
cara a cara
casar
comunicación no verbal
confeccionar
dar una vuelta
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان