[فعل]

confeccionar

/kˌɔmfekθjonˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: confeccioné] [حال: confecciono] [گذشته: confeccioné] [گذشته کامل: confeccionado]

1 درست کردن

مترادف و متضاد crear hacer
  • 1.Mi abuela confeccionó estas faldas con tejidos de lujo.
    1. مادربزرگم این دامن‌ها را با پارچه لوکس درست کرده‌است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان