خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چکمه
[اسم]
la bota
/bˈota/
قابل شمارش
مونث
[جمع: botas]
1
چکمه
1.Kim fue el centro de la atención con su abrigo largo y sus botas negras.
1. "کیم" با پالتوی بلند و چکمههای مشکیاش مرکز توجه بود.
کلمات نزدیک
barbudo
amo de casa
zona
turístico
secadora
canoso
castaño
cool
despistado
divorciado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان