خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کلم بروکلی
[اسم]
el brócoli
/bɾˈɔkoli/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: brócolis]
1
کلم بروکلی
1.Retira el brócoli y la coliflor del horno y rocíalos con limón.
1. کلم بروکلی و گل کلم را از روی گاز بردار و روی آن آب لیمو بریز.
کلمات نزدیک
nabo
espinaca
coles de bruselas
bambú
okra
repollo
alcachofa
coliflor
pimiento
calabacín
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان