خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سنجاقسینه
[اسم]
el broche
/bɾˈotʃe/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: broches]
1
سنجاقسینه
1.Mi abuela tenía un broche de oro que había heredado de su madre.
1. مادربزرگم یک سنجاقسینه طلا داشت که از مادرش به ارث برده بود.
کلمات نزدیک
gorra
pajarita
corbata
gorro de lana
monedero
pulsera
maletín
lente de contacto
tapón para los oídos
tatuaje
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان