خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هود اجاق گاز
2 . زنگوله
[اسم]
la campana
/kampˈana/
قابل شمارش
مونث
[جمع: campanas]
1
هود اجاق گاز
1.Encendimos la chimenea, pero la campana no funcionaba y se llenó la casa de humo.
1. آتش را روشن کردیم، اما هود کار نمیکرد و خانه پر از دود شد.
2
زنگوله
1.Sonaban las campanas por la boda que había en la iglesia.
1. زنگولهها بهخاطر عروسی در کلیسا به صدا در آمدند.
کلمات نزدیک
estufa
horno
microondas
congelador
nevera
lavavajillas
hervidor
batidora
plancha
tostadora
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان