خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کاردیولوژی
[اسم]
la cardiología
/kˌaɾðjoloxˈia/
غیرقابل شمارش
مونث
1
کاردیولوژی
پزشکی قلب
1.El Dr. Almanza se fue a Londres a hacer su especialidad en cardiología.
1. دکتر "آلمانزا" به لندن رفت تا تخصصش را در کاردیولوژی بگیرد.
کلمات نزدیک
emergencia
conmoción cerebral
sutura
descarga eléctrica
mordedura
ortopedia
ginecología
radiología
dermatología
pediatría
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان